بیائیم بهتر بدانیم وآموخته های خود را بررسی کنیم(4)
اولین عکس را چه کسی بوجود آورد؟ |
تمایل بشر برای گرفتن عکس به صدها سال پیش برمی گردد. از قرن یازدهم تا شانزدهم اسبابی وجود داشت که «کامرا آبسکیورا» نام داشت و پیشرو اختراع دوربین عکاسی بود. این دستگاه یک تصویر تخیلی و مبهم بر روی کاغذ می گذاشت که می بایستی با دست پر رنگ شود تا به صورت یک تصویر صحیح از مناظر طبیعی در آید.
در سال 1802، دو مرد با اسامی « وجگوود» و «همفری» قدمی مهم در این زمینه به جلو برداشتند. آنها برای چاپ از کاغذهای آغشته به نیترات نقره یا کلورید نقره استفاده می کردند و تصویر و نقاشی را روی شیشه چاپ می کردند. ولی اِشکال کار در این بود که نمی شد که با این طریق، تصاویر پایدار تهیه کرد.
در سال 1816 «جوزف نیپس» یک دوربین عکاسی ساخت که با آن می توانست تصویر نگانتیو یا منفی بگیرد. در سال 1835 هم «ویلیام تالبوت» تصاویر پوزتیو یا مثبت از تصاویر نگاتیو گرفت و اولین کسی بود که توانست با استفاده از هنر عکاسی، تصاویر بزرگتر خلق کند و بالاخره اولین کسی بود که توانست یک کتاب از عکس های عکاسی منتشر کند. ( در سال 1844)
بعد از آن، هنر عکاسی و ماشین عکاسی پی در پی تکامل و پیشرفت حاصل کرده و دوربین عکاسی معروف «کداک» در سال 1888 به بازار عرضه شد.
بیشتر مراحل فنی عکاسی با این کیفیت که نیترات نقره در مقابل نور واکنش نشان می دهد بستگی دارد، و این همان چیزی بود که در قرن هفدهم به وسیله کیمیا گرانی که در پی ایجاد طلا از فلزات معمولی بودند کشف شد. |
اولین کتاب کی نوشته شد؟ |
هزاران هزار سال طول کشید تا بشر به مرحله ای رسید که توانست آن چیزی را بسازد که شباهت جزئی به چیزی که امروزه به اسم کتاب می شناسیم، داشته باشد.
بنابراین وقتی می خواهیم تاریخچه اولین کتاب را در دنیا بررسی کنیم. باید متوجه باشیم که احتمالاً این کتاب نباید شباهتی به آن چیزی که امروزه کتاب نامیده می شود، داشته باشد و خیلی با آن فرق داشته است. در حقیقت کتابهای اولیه دنیا تا آنجائی که ما می دانیم واقعاً کتاب هائی به مفهوم جدید این کلمه نبوده اند. چند هزار سال پیش بابلی ها و آشوری ها لوحه های گچی درست می کردند که بر روی آنها هر موضوع یا واقعه ای را که میل داشتند نوشه و ثبت و نگاهداری می کردند.
آنها با کمک نوعی ابزار نوک تیز، نوشته هایشان را که به خط میخی بوده، روی این لوحه های گچی، وقتی که هنوز مرطوب بود رسم می کردند. سپس برای این که این یادداشت ها یعنی لوحه های گچی دوام و عمر بیشتری داشته و دائمی تر باشند آنها را در کوره گذاشته و می پختند. بعضی اوقات این موضوع یا واقعه ای که می خواستند یادداشت کنند خیلی طولانی بوده و بنابراین لوحه های گچی بیشتری می برد. بدین ترتیب درست مثل یک کتاب دارای صفحات زیادی بود. در این صورت شاید می شد مثلاً واژه «کتاب» را به آنها اطلاق کرد!
مردم مصر باستان در این مورد، یک قدم فراتر گذاشته و کاغذ خام و خشن ساختند که از جنس یک نوع نی به نام «پاپیروس» بود. این صفحات مسطح که با دست ساخته می شدند رنگ زرد پریده ای داشتند و به وسیله باریکه های درازی به یک دیگر وصل بودند که به دور یک استوانه چوبی یا استخوانی پیچ می خوردند.
مصری ها با استفاده از آب آغشته به دوده که مثلاً در حکم مرکب بود، شعر و داستان و یا وقایعی را با انواع خطوط تصویری روی این صفحات پاپیروس می نوشتند و یا می کشیدند. از آنجائی که جا به جا کردن این استوانه ها کار راحتی نبود، بنابراین عمل نوشتن، بعضی اوقات روی صفحات جدا از هم انجام می گرفت.
بعضی دیگر از مردم قدیم مثل یونانی ها و رومی ها، کتابهائی می ساختند که به دور استوانه می پیچیدند. |
اولین ماشین چاپ را چه کسی ساخت؟ |
اولین بار عمل چاپ در کشور چین و یا ژاپن در قرن پانزدهم انجام گرفت. در آن زمان ها و حتی صدها سال بعد از آن، کتاب آنقدر کمیاب و درست کردن آن به قدری سخت و مشکل بود که کمتر کسی برای خواندن و یاد گرفتن به کتاب دسترسی داشت.
چاپچی های اولیه کلیه نوشته ها و تصاویر را روی قالب های چوبی حک کرده و آنها را توی مرکب زده و بعد روی منگنه ها می گذاشتند. بعداً کلمات به تصاویر اضافه می شدند.
شیوه تازه ای لازم بود تا کار کندن روی چوب را، که با دست انجام می گرفت و بسیار هم طولانی بود، کوتاهتر و آسانتر کند. ولی قریب به هزار سال گذشت تا واقعاً یک تغییر و تحول اساسی در روش نوشتن کلمات ایجاد شد. خیلی ها در این راه کوشیدند ولی بالاخره مردی بنام گوتنبرگ که یک آلمانی الاصل بود و در مینز می زیست، یکی از کسانی بود که در این باره موفق شده و این مشکل را حل کرد. گوتنبرگ دانست که باید از حروف چاپی فلزی منقول استفاده کرد و با این روش بود که اولین کتاب خود را به نام «انجیل گوتنبرگ» بین سال های 1453 و 1456 چاپ کرد.
ماشین گوتنبرگ، از حروف جداگانه ای تشکیل شده بود، و جابجا کردن و چیدن آنها بسیار آسان بود. یعنی می توانستند آنها را به صورت کلمه، سطر یا صفحه بچینند و هر موقع که صفحه تمام می شد، می توانستند آن حروف را مجدداً برای چیدن صفحه دیگر به کار برند.
البته امروزه هم به این روش عمل می شود، و با وجود این، خیلی از مخترعین بعدی، توانسته اند تغییرات زیادی در این روش بدهند که نیتجه کار آنها باعث سرعت زیاد در فن چاپ گردیده است. |